تاریخچه
دبستان جمشیدجم تهران در سال 1285 خورشیدی به همت اربات جمشید جمشیدیان بنیاد نهاد شد. این دبستان در خیبان جمهوری اسلامی ، کوچه مسعود سعد واقع شده است. و دراای 3 طبقه می باشد.
در حال حاضر شش پایه تحصیلی و در هر پایه یک کلاس در این دبستان فعال می باشد .
ارباب جمشید جمشیدیان ازبازرگانان نیكوكار ودرستكار زرتشتی ایرانی ونماینده زرتشتیان دردوره اول مجلس شورای ملی مشروطیت بوده است.
نامبرده درسال 1229 خورشیدی درشهریزد به دنیا آمد. دوران كودكی را درخانواده خودش دریزد سپری كرد ودانشهای اولیه رادریزد بیاموخت. از11 سالگی درحجره ارباب مهربان دریزد به كار مشغول شد. پس ازمدتی خودش حجرهای دریزد تاسیس كرد وبه تجارت پرداخت . ابتدا پارچههای دست بافت ، گیوه ونظایر آن را بسته بندی كرده به تهران، كرمان، اصفهان وشهرهای دیگرمیفرستاد. ولی پس ازمدتی تصمیم گرفت به تهران مسافرت نماید. درتهران درسرای مشیرخلوت حجرهای گرفت وبه تجارت مشغول شد. دراثر پشت كار، درستی و امانت به زودی مشهور شد وتوانست كارهای تجاری و صرافی را توسعه دهد وهمچنین به كاركشاورزی هم دست زد وآن را هم با جدیت انجام داد. در1277 خورشیدی برابر 1298 میلادی با اردشیر زارع ومیرزا دینیار شهریارْْ تجارتخانه جمشیدیان را تاسیس كرد و درشهرهای بزرگ ایران مثل اصفهان، كرمان، یزد، رفسنجان، بم ، سیرجان، قم، كاشان، شیراز، بندرعباس، بمبئی درهندوستان، كلكته ، پاریس شعبه هایی تاسیس كرد وبه واسطه درستی وپشت كار اعتماد مردم ودولت را جلب نمود. او توانست به اندازهای دراثرخدمت ودرستكاری به كار تجارت وصرافی خود رونق دهد كه حتا بانك استفراضی روس وبانك تجارت (ایران) كه بانك ملی انگلیسی بود ازرونق افتادند ومردم ازهرطبقه اجتماعی – بازاریان وحتا درباریان برای كارهای تجارتی خود به ارباب جمشید مراجعه میكردند. موفقیت او به قدری بود كه دردربار ناصرالدینشاه هم شناخته شد وبعدها درزمان مظفرالدین شاه قاجار درسال 1282 خورشیدی برابر 1903 میلادی به لقب رییس التجار زرتشتیان ودریافت نشان – حمایل – جبه وفرمان همایونی نایل آمد. پرفسور جكسن تاریخ نویس مشهور در كتابی به نام persia past present نوشته است كه ارباب جمشید تاجر بلند آوازه ونیكنامی است كه به واسطه درستی وخدمت به مردم وبذل وبخشش مورد احترام همه طبقات مردم است وبه واسطه احترامی كه دردربار شاهی كسب كرده میتواند جلو سوء استفاده بعضی مردم نادان نسبت به زرتشتیان را بگیرد چون میتواند اطلاعات را به شاه برساند ورفع ظلم كند. این تاجر ایرانی زرتشتی ویزدی با بذل وبخشش وراستی ودرستی وخدمت به مردم ازهرطبقه با هردین ومسلكی درحقیقت پیرو دستور دینی خود یعنی اندیشه – گفتار وكردار نیك بوده وبه آنها عمل می كرده است.
ارباب جمشید به تدریج با توسعه كارهای خود در تهران وشهرهای دیگر شروع به خرید املاك وآبادانی وعمران كرد. درتهران درجمشید آباد(جمال زاده كنونی) وامیرآباد ساختمانهای زیادی بنا كرد. خلاصه شاید بتوان گفت كه پس از سقوط ساسانیان اولین زرتشتی بود كه به این درجه ازاعتبار وترقی رسید. همچنین باید گفت كه از آغاز مشروطیت زرتشتیان جهت داشتن یك كرسی دربین نمانیدگان مجلس كوشش میكردند. علماء اسلام مجلس آقایان سید عبدالله بهبهانی وسید محمد طباطبائی عقیده داشتند كه خود آنها میتوانند نمایندگی اقلیتها را عهده دارشوند ولی زرتشتیان برآن شدند كه خودشان یك نماینده درمجلس داشته باشند. به این ترتیب كوشش زیادی كه ارباب جمشید وارباب كیخسرو شاهرخ به عمل آوردند یك كرسی هم به اقلیت زرتشتی دادند.
ارباب جمشید كارهای تجاری واقتصادی زیادی داشت، وبه فعالیت درمجلس كمترمیرسید، به علاوه ارباب جمشید طبیعت سلیم وآرامی داشت ودنبال جنجالهای سیاسی نمیرفت. محمدعلیشاه دردوران استبداد صغیر فرمانی صادركرد و به او مأموریت داد كه ملزومات قشون را تهیه كند.
اعتبار وتوانایی اقتصادی ارباب روزبه روز زیادترمیشد. به اندازهای كه عدهآی دیگر هم مانند ارباب (بهمن – بهرام- فرودین) اداره چاپارخانه را به عهده گرفتند. ارباب شهریار ساسانی – ارباب كیخسرو كرمانی ارباب جهانیان – ارباب فرامرزیان تجارتخانههایی تاسیس كردند. وهمه آنها هم با تجارتخانه ارباب جمشید به معامله وداد وستد مشغول شدند. بسیاری ازاوقات برات ها رابه تجارتخانه ارباب جمشید حواله میدادند وآن تجارتخانه معتبر هم برات ها را پرداخت میكرد. اعتبارارباب جمشید حتا باعث شد كه بانكهای روس وانگلیس هم برای انحلال تجارت خانههای جیدالتاسیس وتجارت خانه ارباب جمشید دست به فعالیت زدند. سربازان محمدعلی شاه هم به تجارتخانههای جدید حمله بردند و اختلال و اغتشاش در بازار پیدا شد . تجارتخانه های جدید كه خود را در خطر ورشكستگی می دیدند برات های متعددی به تجارتخانه ارباب جمشید حواله میدادند كه تجارتخانه ارباب جمشید پرداخت میكرد. چندی قبل ازین ماجرا بانك روس به میل وسیاست خود( نه بادرخواست ارباب جمشید) دومیلیون وسیصدهزارتومان به تجارتخانه ارباب جمشید اعتبار داده بود ولی به یكباره و به طور ناگهانی وبا فشار زیاد به تجارتخانه فشار آورد. وپول را مطالبه كرد وبه تقاضای مهلت ارباب جمشید ترتیب اثرنداد وتجارتخانه را مهروموم كرد . طلب كاران هم بدون درنظر گرفتن خدمات ارباب جمشید به اقتصاد وتجارت ایران طلب خود را مطالبه میكردند چون پول نقد تجارتخانه سوخت شده بود ارباب دچار مضیقه وناراحتی شدیدی شد با وجوداین كه دارایی واملاك ارباب به مراتب بیش از بدهی او بود و بسیاری از اشخاص واشراف هم به او بدهكار بودند در این موقع سختی از پرداخت بدهی خودشان به ارباب جمشید خودداری میكردند وارباب جمشید را به وضعیت بسیاردشواری دچار ساختند. ارباب جمشید شخص درست كار مردم دوست بزرگوار وخیرخواه مردم بود. دبستان جمشید جم را تاسیس وبه انجمن زرتشتیان اهدا كرد. اوگفته بود: ناراحت هستم كه فرزندانم به طور خصوصی درمنزل ازبهترین معلمها استفاده كنند وفرزندان خانوادههای دیگر ازتحصیل بازبمانند. به این جهت دبستان جمشیدجم را اهدا كرد وفرزندان خانوادههای بیبضاعت بدون پرداخت شهریه میتوانستند دردبستان به تحصیل دانش بپردازند.